شفافیت؛ بستر تحقق «تمدن نوین اسلامی»

  • ۲۱ خرداد ۱۳۹۵
  • 6
  • بدون دیدگاه
  • نویسنده: شفافیت برای ایران
  • لینک کوتاه:

در بیانات مقام معظم رهبری، ادبیات بسیاری پیرامون «تمدن نوین اسلامی» به چشم می‌خورد. در این نوشته به بررسی جایگاه شفافیت در ایجاد «تمدن نوین اسلامی» خواهیم پرداخت. ایجاد «تمدن نوین اسلامی» همواره آرمان نظام جمهوری اسلامی بوده است و […]

شفافیت؛ بستر تحقق «تمدن نوین اسلامی»

در بیانات مقام معظم رهبری، ادبیات بسیاری پیرامون «تمدن نوین اسلامی» به چشم می‌خورد. در این نوشته به بررسی جایگاه شفافیت در ایجاد «تمدن نوین اسلامی» خواهیم پرداخت.

ایجاد «تمدن نوین اسلامی» همواره آرمان نظام جمهوری اسلامی بوده است و مقام معظم رهبری بر این امر تأکید بسیار دارند. ایشان برای ایجاد تمدن اسلامی، پنج مرحله ذکر می‌کنند که عبارتند از:

  1. انقلاب اسلامی
  2. تشکیل نظام اسلامی
  3. تشکیل دولت اسلامی
  4. تشکیل کشور اسلامی
  5. تشکیل تمدن نوین اسلامی

با توجه به بیانات مقام معظم رهبری و شرایط کنونی نظام جمهوری اسلامی، هم اکنون در مرحله تشکیل دولت اسلامی قرار داریم. اما تشکیل دولت اسلامی چه ملزوماتی دارد؟

در پوستر زیر، بایدها و نبایدها و همچنین چالش‌های پیش روی تشکیل دولت اسلامی بنابر بیانات مقام معظم رهبری ذکر شده است:

ملزومات تشکیل دولت اسلامی

اگر نگاهی به بیانات مقام معظم رهبری پیرامون شفافیت بیاندازیم، متوجه می‌شویم که شفافیت، یکی از مهمترین بسترهای تحقق دولت اسلامی محسوب می‌شود. اما چرا؟

در قسمت بایدها در پوستر بالا، یکی از موارد ذکر شده «سلامت اقتصادی و مبارزه با فساد» می‌باشد. مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند:

اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادی کشور مثل یک خانه‌ی بی درودروازه‌ای بود که هرکه خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجیبِ شایسته‌ی متینی که میخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمی‌آید. شفاف‌سازی، شرط اصلی این فسادستیزی است؛ باید شفاف‌سازی بشود، باید فضای رقابتی به‌وجود بیاید، باید فضای با ثبات به‌وجود بیاید. [1]

همچنین ایشان در بیاناتی در جمع فعالان بخش‌های اقتصادی کشور می‌فرمایند:

بایستی فعالان بخش خصوصی بدانند فرصتهای سرمایه‌گذاری کجاهاست، کدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفاده‌های ویژه‌خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضی از افراد، دون بعضی، موجب ویژه‌خواری‌های عجیبی میشود؛ که گاهی ثروتهای بادآورده‌ی یک شبه را برای افرادی که سوء استفاده‌چی هستند، فراهم میکند؛ به خاطر اینکه اطلاع دارند که بناست فلان کالا بیاید، فلان کالا تولید بشود، فلان کالا جلویش گرفته بشود، قیمت فلان کالا بالا برود یا پائین بیاید، یا فلان قانون تصویب بشود. اینهائی که مطلعند، سوءاستفاده میکنند. اطلاعات باید عمومی بشود. باید شفاف‌سازی اطلاعات صورت بگیرد. [2]

با توجه به این بیانات، شفافیت شرط اصلی تحقق سلامت اقتصادی و مبارزه با فساد می‌باشد.

گزاره دیگری که در قسمت بایدها ذکر شده است، «قانون گرایی» می‌باشد. مقام معظم رهبری در رابطه با این مورد نیز بیاناتی دارند:

کار سومی که باید انجام بگیرد که قبلاً هم اشاره کردیم، شفاف‌سازی مقررات است. مقررات را بایستی شفاف کرد که جای توجیه و تبدیل و تعبیر و تأویل نباشد. راههای تقلب بسته بشود، جلوی کسانی که اهل سوءاستفاده از ظواهر قوانین هستند، گرفته شود.[3]

ایشان همچنین با تأکید بر لزوم پاسخگویی مسئولین می‌فرمایند:

مسؤولان بلند پایه ی کشور، قوای سه گانه، از خود رهبری تا آحاد مأموران و مدیران، همه باید پاسخگو باشند؛ پاسخگوی کار خود، پاسخگوی تصمیم خود، پاسخگوی سخنی که بر زبان آورده اند و تصمیمی که گرفته اند؛ این معنای پاسخگویی است؛ این یک حقیقت اسلامی است و همه باید به آن پایبند باشیم. هر انسان وقتی می خواهد حرفی بزند، اگر بداند در مقابل این حرف باید پاسخگو باشد، یک طور حرف خواهد زد؛ اما اگر بداند مطلق العنان است و پاسخگو نیست، طور دیگری حرف خواهد زد. انسان وقتی می خواهد تصمیم بگیرد و عمل کند، اگر بداند در مقابل اقدام خود پاسخگو خواهد بود، یک طور عمل می کند؛ اما اگر احساس کند نه، مطلق العنان است و از او سؤال نمی شود و او را به بازخواست نمی کشند، طور دیگری عمل می کند.[4]

مقام معظم رهبری، شفافیت را به گونه‌ای ترسیم می‌کنند که بستر پاسخگویی را محیا می‌کند:

شفافیت معنایش این است که مسئول در جمهوری اسلامی عملکرد خودش را به طور واضح در اختیار مردم قرار بدهد؛ این معنای شفافیت است، باید هم بکنند.[5]

با توجه به این بیانات، شفافیت مانع از سوءاستفاده از قوانین شده و با فراهم کردن بستر پاسخگویی مسئولین، ایشان را ملزم به رعایت قوانین می‌کند.

البته پاسخگویی در گزاره‌های دیگر مانند «حکمت و خردگرایی»، «شجاعت» و «عدالت» نیز بسیار مؤثر است؛ زیرا مسئولینی که خود را پاسخگو در برابر مردم می‌دانند، تصمیمات خود را منطبق با عقلانیت اتخاذ می‌کنند و در اجرای قانون، شجاعت به خرج می‌دهند و سعی در ایجاد عدالت دارند.

در قسمت نبایدها، اولین گزاره‌ای که مطرح است، «رشوه» می‌باشد.

شفافیت، بهترین و کم هزینه‌ترین روش برای مبارزه با رشوه می‌باشد.

برای مطالعه ساز و کار شفافیت برای مبارزه با رشوه، مطلب «جمع سپاری و شفافیت، به منظور مبارزه با رشوه» را مطالعه کنید. همچنین برای کسب اطلاعات بیشتر، این مطالب را مطالعه کنید.

گزاره دومی که در قسمت نبایدها ذکر شده است، «فساد اداری» می‌باشد. شفافیت، برای مبارزه با «فساد اداری» نیز راهکار دارد. برای مطالعه راهکارهای شفافیت در مبارزه با «فساد اداری»، این مطالب را مطالعه کنید.

گزاره بعدی «ویژه‌خواری» است.

بیانات مذکور در جمع فعالان بخش‌های اقتصادی کشور، گویای این امر است که شفافیت، راه مبارزه با ویژه خواری می‌باشد.

چهار گزاره بعدی در قسمت نبایدها عبارتند از «کم کاری»، «بی اعتنایی به مردم»، «میل به اشرافی‌گری» و «حیف و میل بیت المال». تمامی این موارد، با تحقق شفافیت کاهش می‌یابد؛

زیرا شفافیت بستری برای تحقق پاسخگویی مسئولین می‌باشد و پاسخگویی، باعث بهبود عملکرد مسئولین و رعایت قوانین می‌شود.

یکی از گرازه‌هایی که در قسمت چالش‌ها ذکر شده است، «لغزش مسئولان» می‌باشد. مقام معظم رهبری در این رابطه می‌فرمایند:

باید مقررات را شفاف کنند، راهها را کوتاه کنند، پیچ و خمهای اداری را کم کنند. اینکه اختیار یک فعالیت اقتصادی ناگهان برگردد به یک مأموری که پشت فلان میز و در فلان اداره نشسته، که او بتواند بگوید آری یا نه، و سرنوشت یک کار را فراهم بکند، این بزرگترین ضربه است. این مأمور در معرض خطر است؛ در معرض لغزش است. باید کاری کرد که این، پیش نیاید.[6]

بنابراین شفافیت می‌تواند از لغزش مسئولان نیز جلوگیری کند.

از دیگر گزاره‌های مطرح شده در قسمت چالش‌ها، «تردید مسئولان در اصل هدف» است.

شفافیت منجر به روشن شدن مواضع افراد می‌شود.

بنابراین با تحقق شفافیت، افرادی که در اصل هدف تردید دارند، مشخص می‌شوند. با مشخص شدن مواضع اینگونه افراد، می‌‌توان به آن‌ها مسئولیتی را اعطا نکرد.

با توجه به نکات ذکر شده، شفافیت بستر تحقق دولت اسلامی و در نتیجه زمینه‌ساز ایجاد تمدن اسلامی می‌باشد. به همین دلیل، شفافیت مهمترین اولویت جامعه اسلامی به شمار می‌آید.

منابع